‌واو حالیه

زیر همین آسمان و روی همین خاک

‌واو حالیه

زیر همین آسمان و روی همین خاک

بسم الله

خوشبختانه، با وجود اینکه می دونم حرف خاصی ندارم که تو وبلاگ و جاهای دیگه بزنم اما هنوز به وبلاگ فکر می کنم و برام مهمه. من هیچ وقت نتونستم برای مخاطبم توی شبکه اجتماعی حرف بزنم. من هیچ وقت موفق نشدم توی ارتباط شفاهی با بقیه کیف کنم و لذت ببرم. اما وبلاگ داستانش متفاوته. من هر بار توی وبلاگ می نویسم -ولو سالی یکبار باشه- کیف می کنم.

این قضیه که مسائل عمده تاریخ معاصر ایران در شهرها و مناطق مختلف به شکل های نسبتا متفاوتی ظهور پیدا کرده امری مسلم است. با این حال چنین قضیه آشکاری کمتر مورد تامل و چرایی نظری قرار گرفته و اغلب به بررسی های تاریخی و وقایع نگاری (آن هم از سوی محققان تاریخ و تاریخ محلی و نه پژوهشگران نظری) محدود مانده است. فی المثل مشروطه تبریزی مسلم است که با مشروطه اصفهانی تفاوت دارد(البته اگر با مساحمه به کاربرد این نوع موصوف و صفت نگاه کنیم)، با این حال تفاوت های این دو نوع مشروطه اغلب در کتب اصالتا تاریخی قابل ردیابی است. در همین زمینه، یکی از جریان های برجسته تاریخ معاصر و خصوصا تاریخ جنوب کشور، حرکتی است که به رهبری آیت الله سید عبدالحسین لاری در ایالت فارس (شامل فارس و بوشهر امروزی) انجام گرفت. دامنه این حرکت تا آنجا بود که در عهد استبداد صغیر، آیت الله سیدمرتضی علم الهدی (مشهور به مجتهد اهرمی) به دستور میرزای لاری و به حمایت تفنگچیان عمدتا تنگستانی و دشتی توانستند بوشهر را تصرف کرده و کنترل اداره های بوشهر را در دست بگیرند. فراز و فرود آن مقطع تاریخی خودش ماجرای جداگانه ای است که پرداختن به آن تنها به زیاده گویی منتهی می شود. آنچه در این حرکت کلی معنادار است، انگاره هایی است که نه تنها در نسبت با زمانه پدید آمده اند، بلکه امکان تحقق بسیاری از کنش ها را نیز فراهم کردند. به عنوان مثال در تمام کشور ایران تجار متدینی که غیرت دینی داشته و عازم سفر عتبات باشند بسیار بوده اند. اما چه می شود که گروهی از تجار جنوب فارس(منطقه لارستان با ویژگی های جغرافیایی و معرفتی معنادار آن) نزد آخوند خراسانی رفته و تقاضای فرستادن عالم می کنند؟ این دست پرسش ها می تواند برخی از واقعیت های تاریخی به ظاهر بی اهمیت را مجددا به صحنه گفتگوی پرمناقشه ما با مشروطه بازگرداند. یک نمونه از این وقایع ظاهرا کم اهمیت ولی سوال برانگیز وجود شخصی به نام آیت الله سیدعبدالله مجتهد بلادی است:

....

آیت الله سید عبدالله بلادی (1253-1330 ش.) از خاندانی است که اصالتا از بحرین به ایران آمده و در بوشهر سکنی گزیده اند. به طور کلی حضور خاندان های علمایی در بوشهر سابقه زیادی دارد و عمدتا شامل دو گروه است: دسته اول که از بحرین به بوشهر مهاجرت کرده اند (مانند همین آیت الله بلادی؛ شیخ حسن آل عصفور که در عهد محمد شاه امام جمعه بوشهر بود و مردم را علیه تهاجم اول نیروهای بریتانیایی شوراند؛ شیخ عبدالنبی بحرانی که ذکر وی خواهد رفت و ...) و دسته دوم ساداتی که از مناطق فارس به بوشهر و عمدتا منطقه دشتی مهاجرت کرده اند و تا امروز نیز نفوذ و احترام خاصی در همان منطقه دارند (مانند آیت الله حسینی بوشهری مجلس خبرگان). گزارشی وجود دارد که می گوید در سالهای پیش از جنگ جهانی اول تنها در بندر بردخون (مرز دشتی و تنگستان) شیخ عبدالنبی بحرانی حوزه علمیه ای دایر کرده و در آن بیش از دویست طلبه درس می خواندند. اگر غلو و بزرگنمایی قابل حدس در این نقل را در نظر گرفته و عدد مربوط را کسر کنیم، باز هم برای منطقه ای دور افتاده که آن زمان هنوز شهر هم نبوده عدد بزرگی به نظر خواهد رسید. به هر ترتیب زمینه علمایی منطقه بوشهر (با تمرکز بر بوشهر، دشتی و تنگستان و نه مناطق دیگر) به همین نحو است و آیت الله بلادی نیز از این حیث که عالمی درس خوانده در نجف باشد و به بوشهر مراجعت کرده باشد ویژگی ممتازی ندارد.

قدیمی ترین نقل در مورد زندگی شخصی ایشان به تجربه دیدار و حضور سیدجمال الدین اسدآبادی (ضمن سفرش به بوشهر) در سن 12 سالگی اشاره کرده اند. مقطع بعدی که در تاریخ نام وی ذکر شده مقطع مشروطه است که در آن زمان تنها روحانی جوانی بوده که احتمالا طرح دوستی با برخی سران مجاهدین مثل رئیسعلی دلواری ریخته است. با این حال اولین حضور جدی و کنشگری آیت الله بلادی به ماجرای جنگ اول جهانی بر می گردد که همراه با چند نفر از علمای دیگر فتوای جهاد علیه بریتانیایی ها داده و علاوه بر تهییج مردم در همان شهر بوشهر، به نامه نگاری و ارتباط تلگرافی با مراکزی مانند عراق، پایتخت و شیراز اقدام می کند و تلاش می کند نگاه های افراد و جریان ها را نسبت به این قضیه حساس کند. نقل دیگری نیز وجود دارد که گویا شبکه ای اطلاعاتی تشکیل داده و اخبار بوشهر را به اردوی مجاهدین (که در خارج شهر و در منطقه تنگستان و دشتستان بودند) می رساند. به هر ترتیب حضور وی مدت زیادی تحمل نمی شود و توسط نیروهای اشغالگر تبعید شده و ناچار 8 سال در شیراز اقامت می کند. فرایند مبارزه در شیراز نیز تقریبا به همان نحو پیگیری می شود و هر چند به دفعات تلاش می کند تا زمینه بازگشت به بوشهر را فراهم کند، اما ارتباط تلگرافی کنسولگری بوشهر و شیراز و تاکید آنها بر عدم این بازگشت، مانع از این اتفاق می شود. بازگشت آیت الله بلادی پس از خروج مستقیم نیروهای انگلیسی و تشکیل پلیس جنوب (S.P.R.) است. مهم ترین اتفاقی که در اوایل بازگشت به بوشهر رخ می دهد، مراجعت احمدشاه از سفر فرنگ است که باعث شده تا رضاخان سردار سپه خود به بوشهر آمده تا از شاه استقبال کند. رضاخان ترتیبی می دهد تا با متنفذین بوشهر دیدار کند و علی رغم حضور اشخاص مبارزی مانند سیدمرتضی مجتهد اهرمی (که بالاتر به وی اشاره شد و او نیز پس از چند سال تبعید در بصره به بوشهر بازگشته بود) حاضر به دیدار با رضاخان نمی شود و آن را مشروط به شرط ناممکنی می کند که اجازه دهند 2 ساعت تمام از مصائب انگلستان و استعمار صحبت کند. اقدامات بعدی آیت الله بلادی علاوه بر ارتباط با برخی علمای عصر پهلوی (مانند شهید مدرس و ...) مربوط به قضایای کشف حجاب و مخالفت با آن است و پس از آن نیز با فرارسیدن ایام کهولت، کنشگری به خصوصی در ایشان دیده نمی شود. امروزه نیر خاندان ایشان از خانواده های مشهور و محترم شهر بوشهر اند و خود نیز در نزد اهالی قدیمی، جایگاهی برجسته و چه بسا قریب به مرجعیت داشته است.

با توجه به این زندگینامه بسیار مختصر، احتمالا سیدعبدالله بلادی شخصیت خاصی محسوب نمی شود. البته اینجا منظور از «خاص» ویژگی های روان شناختی و شخصیتی نیست و به نقاط دیگری اشاره دارد. با این حال آیت الله سیدعبدالله بلادی ویژگی هایی دارد که آن چنان برای یک عالم بوشهری (در قیاس با قاطبه علما چه در بوشهر و چه در شیراز) مانوس نیست. وی علاوه بر دروس حوزوی، به زبان انگلیسی و برخی از دانش های روز (مثلا تا حدی نجوم و هیئت جدید) آگاهی داشت و به همین ترتیب علاوه بر نشریات مهم داخلی، نشریات خارجی مانند تایم را نیز دنبال می کرد (از طریق لنج هایی که تا همین چند دهه پیش به بمبئی می رفتند) این مسئله خصوصا در نوشته های پرتعداد و قابل توجه به لحاظ کمی قابل مشاهده است. در بسیاری از نامه ها یا شرح احوالاتی که از ایشان باقی مانده، مرتبا ارجاع به وقایع روز دنیا (مانند اخبار به روز جنگ جهانی یا وضعیت مسلمانان در کشورها و بلاد مختلف) دیده می شود. اساسا سیدعبدالله بلادی بیش از آنکه کنشگری میدانی باشد، از طریق نوشته ها و مکاتبات و ارتباطات بسیار گسترده اقدام به پیشبرد مقاصد خود کرده است. او هر چند به مانند بسیاری از شاگردان آخوند خراسانی از مشروطه حمایت می کند، اما صورتبندی وی از قضایای جهان معاصر با صورتبندی رایجی که نزد اغلب روحانیون وجود داشته تا حددودی متفاوت است. به طور مثال تمرکز بسیاری از جریان های روحانیت، تلاش برای تبیین نسبت دین و دنیای جدید است و رساله تنبیه الامه و تنزیه المله نمونه تمام و کمال این تلاش است. با این حال این دغدغه هر چند سویه های فراملی پررنگی دارد، ولی با توجه به اقتضائات ایران و مسائل ایران (و احیانا عراق و مناطقی دیگر) نوشته شده اند. از آن سو نوشته ها و آثار سیدعبدالله بلادی اساسا بر پایه نگاهی فراملی با توجه ویژه به کلیت حیات مسلمین نوشته شده است.

به هر ترتیب هر چند می توان سیاهه بیشتری از این دست مثال ها ارائه و روایت کرد، همواره لغرش گاهی وجود دارد که تمام این موارد را به ویژگی های بیوگرافیک شخص (سیدعبدالله بلادی) ارجاع دهیم. اما در همین نقطه می توان پرسش اساسی را به نحو مضاعفی تکرار کرد: از میان این همه افرادی که در موقعیت های مشابه آیت الله بلادی بوده اند، چرا او به این صورت فکر و عمل می کند؟ مثلا در جریان سفر سیدجمال به بوشهر افراد زیادی حضور سید جمال را درک کرده و طبیعتا خیلی بیشتر از کودکی 12 ساله با سخنان وی ارتباط برقرار می کنند، اما چرا دغدغه مسلمانان جهان و صورتبندی مبارزه با استعمار تحت لوای مبارزه با کفر (علاوه بر مسائلی مانند وطن دوستی و اسلام خواهی) توسط او صورت می گیرد؟ این نکته آنجا حائز اهمیت می شود که به معدود مکتوبات باقی مانده از رئیسعلی دلواری اشاره کنیم. رئیس علی دلواری خطاب به شیخ محمدحسن برازجانی صراحتا طرفداری از آلمان یا هر گونه کشورهای غیراسلامی را رد می کند و در بیان حرکت خودش به طور توامان از «اسلامیت» و «ایرانیت» صحبت می کند. طبیعتا علی دلواری که جوانی حداکثر سی و چند ساله در دلوار تنگستان است و سواد مکتبی کاملی نیز ندارد طبیعتا تحت تاثیر جریان هایی یا افکار بوده که توانسته چنین مضامین پرمغزی را ایراد کند. هر چند سرنخ های بسیار معدود و ضمنی مانند درخواست مجاهدین از سید بلادی برای نگارش نظام نامه حرب وجود داشته باشد، اغلب این اتفاقات و جریان ها در خلال بررسی های تاریخی گم شده اند؛ اول به دلیل عدم وجود منابع کافی و محدودیت طبیعی تاریخ نگاری و دوم عدم مسئله مندی این قضیه برای اهالی نظر. (البته تاریخنگاران محلی مانند سیدقاسم یاحسینی که اتفاقا به مباحث علوم اجتماعی آشنایی دارد تلاش بسیاری برای تبیین این قضیه کرده اند اما به هر ترتیب خاستگاه بحث ایشان تاریخ است و از آنجا که مباحث آنها به جریان های کلی تاریخ معاصر ایران پیوند نمی خورد، آنچنان توانسته به این مسئله پاسخ دهد)

 در این معنا سیدعبدالله بلادی نه به عنوان یک شخص، بلکه به عنوان کاراکتری که درون فضای گفتمانی تاریخ معاصر منطقه فارس حضور داشته حائز اهمیت می شود. کاراکتری که دایره دغدغه ها و ارتباطاتش از بوم و محل خودش فراتر می رود؛ به زبان انگلیسی آشنا و از تحولات روز و باخبر است؛ تعداد قابل توجهی مکتوبات و نوشته دارد (حدود 80 اثر)؛ دایره مکتوباتش از مخالفت با کشف حجاب تا آثار فقهی و اصولی و یا دستورالعمل جنگی را در بر می گیرد؛ دخترش اولین شاعر زن بوشهری است و ... فلذا بررسی این شخصیت نه تنها زمینه درک مجددی از امکانات و مقتضیات موجود در تاریخ معاصر بوشهر را فراهم می کند، بلکه در زمینه شناخت تاریخ معاصر فارس و نسبت آن با جریان های کلی تاریخ معاصر ایران نیز معنادار خواهد شد. به مناسبت نام بردن از تاریخ معاصر فارس، پرسش های بسیار زیادی وجود دارند که با بررسی جزئی شخصیت ها و وقایع و خارج کردن انحصار آنها از گزارشات تاریخی معنادار می شوند. مثلا چه می شود شهرت آیت الله شیخ محمد جعفری محلاتی که تقریبا عدل برجسته تر سیدعبدالله بلادی در شیراز است و همانند او در نجف شاگرد سیدمحمدکاظم یزدی و آخوند خراسانی بوده و مانند وی در جریان جنگ جهانی اول فرمان جهاد می دهد و ... امروز به حاشیه رفته و کنش های مبارزاتی در شیراز با آیت الله سیدنورالدین حسینی الهاشمی شناخته و به یاد آورده می شود؟ طبیعتا هر کدام از این جزئیات هر کدام بررسی های بسیار طولانی و دقیقی را می طلبد. بنابراین برای تبیین مسئله اصلی این متن (که حول شخصیت آیت الله سید عبدالله بلادی است) از دیگر مسائل اشاره شده، می بایست به پرسش از موجبات و متقضیاتی که کاراکتر سیدعبدالله بلادی را ممکن کرده اند اشاره کرد. همچنین موقعیت وی در گفتمان کلی مبارزات جنوب و سپس نسبت آن با مسائل اصلی تاریخ آن زمان ایران نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۰۷
محمدیحیی

نظرات (۲)

۲۰ فروردين ۰۳ ، ۱۴:۳۶ حمید درویشی شاهکلائی

سلام بر شما
اینو برای کجا نوشتی؟

پاسخ:
سلام و عرض ادب. طرح اولیه ام برای رساله هست که احتمالا رد میشه
۰۷ فروردين ۰۳ ، ۰۱:۴۲ عطاملک | قرارگاه سایبری

سلام علیکم

روزه داریتون قبول

ازتون دعوت میکنم برای ارسال سریع و ساده مطالب و تصاویرتون از ویترین که اپلیکیشنی بین وبلاگ و شبکه اجتماعی است استفاده کنید

الان نام کاربریتون ازاد و قابل ثبت هست

ممنون

 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی