خوشبختانه، با وجود اینکه می دونم حرف خاصی ندارم که تو وبلاگ و جاهای دیگه بزنم اما هنوز به وبلاگ فکر می کنم و برام مهمه. من هیچ وقت نتونستم برای مخاطبم توی شبکه اجتماعی حرف بزنم. من هیچ وقت موفق نشدم توی ارتباط شفاهی با بقیه کیف کنم و لذت ببرم. اما وبلاگ داستانش متفاوته. من هر بار توی وبلاگ می نویسم -ولو سالی یکبار باشه- کیف می کنم.
آن کس که با هیولاها پنجه در میافکند، باید بههوش باشد که مبادا خود هیولا شود، و آنگاه که زمانی دراز چشم به مغاک میدوزی، مغاک نیز چشم به روی روحت میگشاید.
میدانم که پست مفاهیمی خیلی عمیق تر از این کامنت در بر دارد، ولی به محض خواندن متن، یاد سانسورچی هایی افتادم که وظیفه و شغلشان این است برای مردم صحنه های غیر قابل پخش فیلم ها را جدا کنند!
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
میدانم که پست مفاهیمی خیلی عمیق تر از این کامنت در بر دارد، ولی به محض خواندن متن، یاد سانسورچی هایی افتادم که وظیفه و شغلشان این است برای مردم صحنه های غیر قابل پخش فیلم ها را جدا کنند!