‌واو حالیه

زیر همین آسمان و روی همین خاک

‌واو حالیه

زیر همین آسمان و روی همین خاک

بسم الله

خوشبختانه، با وجود اینکه می دونم حرف خاصی ندارم که تو وبلاگ و جاهای دیگه بزنم اما هنوز به وبلاگ فکر می کنم و برام مهمه. من هیچ وقت نتونستم برای مخاطبم توی شبکه اجتماعی حرف بزنم. من هیچ وقت موفق نشدم توی ارتباط شفاهی با بقیه کیف کنم و لذت ببرم. اما وبلاگ داستانش متفاوته. من هر بار توی وبلاگ می نویسم -ولو سالی یکبار باشه- کیف می کنم.

از سلسه هذیان های شب

شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۹:۳۵ ب.ظ

کلمه ها برای که به رقص در می آیند؟

یا

اگر مخاطبی نبود. اگر -فی المثل- در این وبلاگ هیچ مخاطبی رفت و آمد نمی کرد؛ آیا نوشتن باز هم موجه بود؟

چه چیزی پشتوانه نوشتن ماست؟ ما برای فرونشاندن کدام هوس می نویسیم و خودمان را افشا می کنیم؟

ما از چه چیزی فرار می کنیم؟

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳/۰۲/۰۸
محمدیحیی

نظرات (۱)

اصلا سوال سردستی و کم اهمیتی نیست

به اندازه تاریخ سخن گفتن اهمیت داره

به اندازه فلسفه وجودی آدمیزاد

به اندازه اثبات خدا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی