(این متن را برای فرزند عزیزم، نشریه کاغذ احوال نوشتم. نشریه ای که نابلدهای دور و برم نابودش کردند. خدایشان آدم کند)
سه پوزِ سه سرِ شش چشم*
در باب لزوم آشتی با ضحاک و نگاهی به داستان شیخ صنعان
فارغ از توصیفات و معرفی شاهنامه از ضحاک(که در زمینه فکری-فرهنگی خاصی رخ داده) ضحاک را دقیقا نمی توان وجه «ضد زندگی» و «ضد انسانی» معرفی کرد. اگر از الگوی دوگانه سیاه-سفید عبور کنیم و با دوگانه زندگی-ضد زندگی مواجه شویم، می توانیم با خوانشی جدید از ضحاک(به عنوان نمونه ای کامل)، جریان «زندگی» را در مقابل جریان «ضد زندگی»(یا باطل، ظلم و هر چیز دیگر) بدانیم. برای طرح چنین دوگانه ای، نیازمند ارجاع حقیقت زندگی به «واقعیت و آنچه هست»(در مقابل ایده آرمانی) هستیم.